آمریکا: همچنان پیگیر دیپلماسی با ایران خواهیم بود
تاریخ انتشار: ۱۰ خرداد ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۷۸۷۰۷۶۶
نماینده ویژه آمریکا در امور ایران تاکید کرد که این کشور همچنان پیگیر دیپلماسی با ایران خواهد بود.
به گزارش ایران اکونومیست، رابرت مالی، نماینده ویژه آمریکا در امور ایران و رییس هیات مذاکرهکننده آمریکا در مذاکرات وین در گفتوگویی با شبکه انپیآر که مشروح آن در وبگاه این شبکه منتشر شده است، در پاسخ به این سوال که ایران تا چه اندازه به دستیابی به یک سلاح اتمی نزدیک است، گفت: پاسخ به این سوال دو بخش دارد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
مالی در ادامه مدعی شد که اگر ایران تصمیم بگیرد یک سلاح هستهای داشته باشد، اورانیوم غنیشده مورد نیاز آن را در مدت کوتاهی به دست خواهد آورد.
او همچنین با توجه به اظهارات وزیر امور خارجه ایران مبنی بر این که ایران هیچ گاه به دنبال دستیابی به یک سلاح اتمی نبوده است و برنامه اتمی آن اهداف نظامی را دنبال نمیکند، گفت که طبق ارزیابی جامعه اطلاعاتی آمریکا، ایران در این مقطع زمانی تصمیمی برای دستیابی به یک بمب هستهای ندارد.
نماینده ویژه آمریکا در امور ایران، در حالی که دولت این کشور تاکید دارد دیپلماسی اولویت اول آن برای رسیدگی به مسئله هستهای ایران است، با مطرح کردن اظهاراتی تهدیدآمیز گفت: ما بازدارندههایی را به کار خواهیم بست تا برای آنها روشن کنیم که اگر به این نتیجه برسیم آنها در حال برداشتن گام هایی در راستای تصمیمگیری برای دستیابی به یک سلاح هستهای هستند، تمامی گزینهها روی میز خواهند بود. اما ما همچنان پیگیر دیپلماسی خواهیم بود، چراکه فکر میکنیم قابل راستیآزماییترین و با دوامترین راه برای جلوگیری از دستیابی ایران به یک بمب است.
او افزود: ترجیح ما یک گزینه دیپلماتیک است. من فکر میکنم که این راه موثرترین و با دوامترین شیوه برای اطمینان یابی از این است که ایران به یک بمب دست پیدا نکند. ما یک مسیر معقول دیپلماتیک داریم. به بیان دیگر، رییس جمهور(جو بایدن) گفته است که تمامی گزینهها روی میز است. میتوان تصور کرد که منظور او چیست. او به وضوح گفته است که گزینه نظامی روی میز خواهد بود. واقعا با گزینهای که ترجیح میدهیم فاصله دارد اما هر کاری لازم باشد انجام خواهیم داد تا اطمینان پیدا کنیم که ایران به یک سلاح دست پیدا نمیکند. امیدواریم که این مسئله را از طریق دیپلماتیک حل کنیم و ما آماده طی کردن این مسیر هستیم.
اظهارات مالی درباره اهداف برنامه هستهای ایران در حالی مطرح میشود که مقامات ایران پیشتر با تاکید بر حق مسلم مردم ایران از برخورداری از برنامه صلحآمیز هستهای گفتهاند که تولید و به کارگیری تسلیحات اتمی جایی در برنامه دفاعی ایران ندارد و برنامه هستهای ایران اهدافی صرفا صلحآمیز را دنبال میکند.
افزون بر این، آژانس بینالمللی انرژی اتمی نیز در گزارشهای منظم خود از نظارت بر فعالیتهای هستهای ایران و راستیآزمایی آن، ادعای وجود اهداف نظامی در برنامه هستهای ایران و انحراف مواد هستهای را تایید نکرده است.
در ادامه این گفتوگو، رابرت مالی در پاسخ به این که با توجه به این که آمریکا و ایران گفتوگویی ندارند، مسیر معقول دیپلماتیک در این برهه به چه شکل است، گفت: آمریکا به این دلیل با ایران گفتوگو نمیکند و مذاکرات مستقیم ندارد، چون ایران نخواسته است که وارد این مسیر شود. اما ما در اوت گذشته بسیار به دستیابی به یک توافق نزدیک شده بودیم. در واقع، تمامی کشورهای مذاکرهکننده با پیشنهادی که اتحادیه اروپا داده بود موافق بودند.
او ادعا کرد: ایران به آن توافق پشت کرد. ایران شرکتکنندگان در اعتراضات مسالمتجویانه را سرکوب کرد. به روسیه پهپادهایی را داد که در حمله بیرحمانهاش به اوکراین استفاده میکند و برنامه هستهای آن پیشرفت کرده است. بنابراین، تغییراتی رخ داده است.
او در ادامه گفت که این تغییرات «مسلما» تلاشها برای مذاکره با ایران را پیچیدهتر میکند.
مالی در این راستا گفت: اما ایران میداند که اگر بخواهد این مسیر را طی کند، ما هم آماده خواهیم بود. اگرچه دیگر مسائلی را که با ایران داریم، نادیده نخواهیم گرفت. چه زندانی شدن شهروندان متعدد آمریکایی در ایران باشد که برای آزادسازیشان در حال مذاکرات غیرمستقیم هستیم و چه دیگر تهدیدهایی باشد که ایران برای شهروندان و کارکنان نظامی ما در منطقه ایجاد میکند.
به گزارش ایران اکونومیست، جو بایدن با پیروزی در انتخابات ریاست جمهوری آمریکا در سال ۲۰۲۱ اعلام کرد که احیای توافق هستهای را در اولویت سیاست خارجی خود قرار داده است.
دولت آمریکا در دوران ریاست جمهوری دونالد ترامپ، در سال ۲۰۱۸ از این توافق خارج شد.
مذاکرات احیای توافق هستهای در سال ۲۰۲۲ با اعضای اصلی توافق و با حضور آمریکا در وین آغاز شد. ایران و آمریکا از طریق طرفین مذاکرات در جریان مواضع یکدیگر قرار میگرفتند و مذاکرات مستقیمی نداشتند.
با گذشت چند ماه، با وجود برخی گشایشهای انجام شده، این مذاکرات به دلیل برخی مسائل حلنشده متوقف شد.
دولت آمریکا با وجود این که میگوید دیپلماسی اولویت اول آن برای رسیدگی به مسئله هستهای ایران است، در چند ماه اخیر با اتخاذ رویکردی مداخلهجویانه درباره امور داخلی ایران و ادعای نقض حقوق بشر، همچنین ادعای حمایت نظامی ایران از روسیه در جنگ اوکراین-ادعایی که از سوی مقامات ایران و روسیه رد شده است، گفته است که احیای برجام فعلا در دستور کار آن قرار ندارد.
دولت آمریکا در این مدت سعی کرده است ایران را مقصر مطرح کردن مسائل فرابرجامی در مذاکرات وین جلوه دهد و آن را عامل مهمی در روند کند و ایجاد وقفه در مذاکرات جلوه دهد.
در حالی که مقامات ایران با انتقاد از این رویکرد آمریکا و شرکای غربی توافق اعلام کردهاند، در صورتی که غرب اراده سیاسی لازم را نشان دهد، آماده نهایی کردن توافقی «خوب» در وین برای لغو تحریمها هستند که در راستای منافع ملت ایران باشد.
منبع: ایران اکونومیست
کلیدواژه: رابرت مالی روابط ایران و آمریکا برنامه هسته ای دست یابی به یک هسته ای ایران یک سلاح یک بمب
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت iraneconomist.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایران اکونومیست» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۷۸۷۰۷۶۶ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
وقتی «فرهنگ» در میدان «دیپلماسی» قد عَلَم میکند
با مطرح شدن موضوع «دیپلماسی»، عدهای تنها آن را به بُعد سیاسی محدود میکنند در صورتیکه در علم سیاست و روابط بینالملل، دیپلماسی معنایی فراتر از بعد سنتی خود داشته و در این راستا موضوع «دیپلماسی فرهنگی» نیز امری قابل اهمیت و بحث است که در افزایش نفوذ و قدرت چانهزنی کشورها نقشی موثر دارد.
به گزارش خبرگزاری ایمنا، زمانی که واژه «دیپلماسی» به میان میآید، شاید برای عدهای تنها یادآور بُعد سیاسی موضوع باشد در صورتیکه در علم سیاست و روابط بینالملل، دیپلماسی معنایی فراتر از بعد سنتی خود داشته و در این راستا موضوع «دیپلماسی فرهنگی» نیز امری قابل اهمیت و بحث است؛ به باور بسیاری از نظریهپردازان حوزه بینالملل، دیپلماسی فرهنگی از مصادیق قدرت نرم است که امکان قدرت نفوذ به کشور هدف قرار میدهد.
دیپلماسی فرهنگی میتواند به واسطه ریشهدار بودن و البته وجود اشتراکات فراوان به مراتب موفقتر از سایر دیپلماسیها عمل کند زیرا اگر از نظر فرهنگی بتوان بر مردم منطقه یا کشوری تأثیر گذاشت، باورهای مردم آن کشور نیز به فرهنگ عرضه شده متمایل خواهد شد و در نهایت این اثر به مسائل سیاسی، اقتصادی و علمی نیز کشیده میشود؛ در واقع دیپلماسی فرهنگی فراتر از همه انواع دیپلماسی است و با هر اتفاقی اثر خود را از دست نمیدهد و در این مسیر نظام جمهوری اسلامی با پیروزی انقلاب، خود فرهنگ جدیدی را به جهان و به ویژه کشورهای اسلامی و به خصوص به همسایگان ارائه داد.
رئیسجمهور: دیپلماسی فرهنگی از ظرفیتهای ما در عرصه دیپلماسی است.
موضوع دیپلماسی فرهنگی در برهههای زمانی و دولت مختلف با شدت و ضعفهایی مواجه بوده و بر این اساس باید گفت که در عملکرد حدود ۳ ساله دولت نیز موضوع دیپلماسی فرهنگی از ابعاد شاخص و قابل توجه بوده و بر این اساس آیتالله رئیسی در جلسه نظارت ستادی از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی که در دی ماه سال ۱۴۰۲ برگزار شد، بر این نکته تاکید داشت که «از مرز فرهنگی کشور به مانند مرز جغرافیایی باید مرزبانی شود. باید از این هویت ایرانی و اسلامی صیانت کرد یکی از ظرفیتهای ما در کار دیپلماسی، دیپلماسی فرهنگی است. باید گرههای ذهنی ساکنان خارج کشور را باز کنیم. امروز در جنگ روایتها قرار گرفتهایم.»
یکی از بارزترین و نزدیکترین وجود تمرکز دولت سیزدهم بر موضوع دیپلماسی فرهنگی، سفر اخیر رئیسجمهور و تعدادی از وزرا به پاکستان بود و در واقع وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی در این سفر از نشانههای پررنگ رویکرد فرهنگی این سفر است و در این مسیر رایزنی با مسئولان فرهنگی و سینمایی پاکستانی، در زمینه توسعه مبادلات فرهنگی و انعقاد قرارداد برای ساخت یک اثر سینمایی مشترک از مهمتری وجوه این مهم است؛ همچنین نامگذاری یکی از خیابانهای کشور پاکستان بهنام «ایران» نیز از دیگر وجوه قابل اهمیت این سفر بود.
دیپلماسی فرهنگی به معنای مدیریت روابط فرهنگی کشورها استایران دارای ۷ همسایه مرزی و ۱۰ همسایه ساحلی است که فرصتهای بیشماری را برای دیپلماسی فرهنگی و سایر حوزهها را برای ما فراهم میکند به ویژه اینکه فرهنگ ایران در بسیاری از کشورهای همسایه جریان و حضور قدرتمندی دارد از همین بررسی دیپلماسی فرهنگی دولت سیزدهم و تاکید و توجه بر گسترش تعاملات دیپلماتیک در زمینههای مختلف گروهی بر نفوذ بیش از پیش جمهوری اسلامی ایران در منطقه و طراحی سامانههای مختلف از جمله سامانه فرهنگی مشترک در راستای رسیدن به اهداف منظور را رقم خواهد زد و بر این اساس نوذر شفیعی استاد دانشگاه و کارشناس مسائل بینالملل در گفتوگو با خبرنگار ایمنا معتقد است که دیپلماسی مانند بسیاری از واژگان حوزه روابط بینالملل دچار تحول شده است و در این باره اظهار میکند: بر این اساس ممکن است برخی مفاهیم در نتیجه تحولات از بین رفته باشد یا برای مقطعی خاص باشد اما درباره واژه دیپلماسی باید گفت که تحول در مفهوم آن تقریباً هم پایدار بوده است.
وی با بیان اینکه زمانی تنها دیپلماسی سنتی را داشتیم اما امروزه دیپلماسی بهعلاوه دیگر واژگان شده که شرایط جدیدی را توضیح میدهد دو از مصادیق این موضوع دیپلماسی عمومی، فرهنگی، سایبری و… است، ادامه میدهد: این مفاهیم جدید، دیپلماسی مکمل نیز نام میگیرند چرا که تکمیلکننده دیپلماسی رسمی هستند که توسط دولتها و وزارت خارجه دنبال میشود.
این کارشناس مسائل بینالملل با بیان اینکه دیپلماسی هنر و شیوه اجرای سیاست خارجی و یا به تعریفی مدیریت روابط خارجی است و طبق این تعریف زمانی که موضوع دیپلماسی فرهنگی مطرح میشود، به معنای مدیریت روابط فرهنگی کشورها است، توضیح میدهد: این نوع از دیپلماسی کارگزارانی دارد و بر این اساس یکی از مأموریتهای وزارت خارجه تعیین رایزن فرهنگی است اما در کشور ما علاوه بر وزارت خارجه برخی نهادها مانند سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی نیز متولی این حوزه هستند.
کارشناس مسائل بینالملل: دیپلماسی فرهنگی منجر به افزایش قدرت میشود.
شفیعی با بیان اینکه دیپلماسی فرهنگی از مبادلات علمی تا پذیرش استاد و دانشجو و موضوعات هنر، سینما، شعر و موسیقی را شامل میشود، میگوید: مهمترین ویژگی دیپلماسی فرهنگی قدرت جذب آن است به این معنا که ابزار قدرت نرم شناخته میشود و کار دیپلماسی فرهنگی ما باید جلب توجه کشورهای دیگر به مقولات فرهنگی ما باشد و در نتیجه باعث تأثیرگذاری ما بر دیگر کشورها شود یعنی میتوان گفت خروجی این امر سیاسی است.
وی یادآوری میکند: زمانی که از طریق فرهنگ بر فرهنگ کشور دیگر تأثیر بگذاریم، در آن کشور نفوذ پیدا میکنیم که در نتیجه منجر به قدرت میشود.
این کارشناس مسائل بینالملل با تاکید بر اینکه دیپلماسی فرهنگی بخشی از کلیات روابط خارجی یک کشور است بر همین اساس محدود و محصور به دولتها نمیشود اما ممکن است شدت و ضعف داشته باشد، خاطرنشان میکند: آنچه که در این موضوع اهمیت دارد این است که متولیان بدانند چه موضوعی را در چه زمانی و در کجا عمل کنند.
در منطقه آسیای مرکزی باید از اشتراکات زبانی سخن گفتشفیعی با ذکر توضیحاتی بیان میکند: اگر بخواهیم از منظر شیعهگرایی به سمت آسیای مرکزی حرکت کنیم، پاسخگو نیست چرا که در آن منطقه باید از اشتراک زبان فارسی استفاده کرد و در مقابل در کشورهایی مانند عراق از پتانسیل شیعه بودن استفاده کرد و در برخی کشورها مانند پاکستان و عربستان باید از عنصر مسلمان بودن استفاده کرد.
وی با اشاره به سفر اخیر رئیسجمهور به پاکستان و نمود موضوع دیپلماسی فرهنگی در این سفر تصریح میکند: پاکستان ۲ نگاه فرهنگی به ایران دارد، اول نگاه فرهنگی ملی، یعنی به ایرانی بودن ما توجه دارد و بر این اساس خود را بخشی از گهواره فرهنگی و تمدنی ایران میداند بنابراین زمینه برای تأثیرگذاری ما بر این کشور فراهم است اما نگاه دوم نگاه دینی و مذهبی است و بر این اساس پاکستان این نگاه را دارد که چون ممکن است اختلافاتی مطرح شود، نگرانیهایی وجود دارد.
این کارشناس مسائل بینالملل در پایان میگوید: در سفر رئیسجمهور به پاکستان باید ۳ نکته توجه میشد یعنی از فرهنگ، تمدن فارسی و اسلامیت ایران و پاکستان، مورد توجه قرار میگرفت که احتمالاً این نگاه حاکم بوده است.
انعقاد قراردادهای خواهرخواندگی از جمله بسترهای ایجاد دیپلماسی فرهنگی استمحمدعلی بصیری عضو هیئت علمی دانشگاه اصفهان و رایزن اسبق فرهنگی ایران در سنگال نیز در گفتوگو با ایمنا معتقد است که دیپلماسی ابزار سیاست خارجی است و در این باره اظهار میکند: چند مدل دیپلماسی داریم چرا که سیاست خارجی تعقیب اهداف و اصول برونمرزی توسط دستگاههای مربوطه است و بر این اساس اجرای سیاست خارجی به دیپلماسی تعبیر میشود که دارای شاخههای مختلف کلاسیک، مدرن و پست مدرن است.
وی ادامه میدهد: دیپلماسی رسمی یا کلاسیک ارتباط میان دیپلماتهای رسمی یا بازیگران دولتی کشورها است تا اهداف سیاست خارجی را دنبال کنند اما زمانی که حوزه بازیگران گسترده شود، وارد دیپلماسی عمومی میشویم یعنی در کنار دیپلماتهای رسمی، بازیگران غیررسمی نیز به کمک سیاست خارجی میآیند و بخش غیردولتی دو کشور باهم ارتباط برقرار میکنند.
رایزن اسبق فرهنگی ایران در سنگال با اشاره به شیوههای مختلف اجرای دیپلماسی فرهنگی میگوید: امروزه شهرهای بزرگ برای گسترش دیپلماسی فرهنگی اقداماتی از جمله انعقاد قراردادهای خواهرخواندگی انجام میدهند که منجر به ارتباط میان بازیگران غیر رسمی میشود و در نهایت منجر به توسعه روابط خارجی در ابعاد مختلف میشوند.
رایزن اسبق فرهنگی ایران در سنگال: ابعاد گردشگری، علمی و پزشکی ایران از جمله ظرفیتهای این کشور در حوزه دیپلماسی فرهنگی است.
بصیری در در ادامه در خصوص ظرفیتهای ایران در حوزه دیپلماسی فرهنگی تصریح میکند: ایران دارای ظرفیتهای اساسی است که میتواند منجر به فعال شدن دیپلماسی فرهنگی شود؛ اولین مسئله این است که ایران کشوری ۴ فصل است که ظرفیتی جذاب برای جذب گردشگر است، همچنین ابنیه تاریخی، آثار باستانی، ظرفیتهای علمی، دانشگاهها و ظرفیتهای پزشکی از ظرفیتهای ایران در حوزه دیپلماسی فرهنگی است.
وی همچنین در خصوص سفر اخیر دولت به پاکستان میگوید: در مجمع همسایگان در موضوع مبادلات فرهنگی با پاکستان نسبت به دیگر کشورها ضعیفتر هستیم در صورتیکه ظرفیتهای گستردهای برای گسترش روابط دو کشور وجود دارد اما این ظرفیت آنگونه که باید عملیاتی نشده و امید است با جدیت دولت سیزدهم فرصت استفاده از این ظرفیت معطل فراهم شده است.
رایزن اسبق فرهنگی ایران در سنگال در پایان میگوید: دولت در این مدت تلاش مضاعفی برای دیپلماسی رسمی با همسایگان بوده تا فشار حداکثری را خنثی کند و در این راستا حجم مبادلات اقتصادی نیز بهبود پیدا کرده است.
به گزارش ایمنا، در میان انواع دیپلماسی نوین، دیپلماسی عمومی و فرهنگی از اهمیت ویژهای برخوردار است چرا که دیپلماسی فرهنگی به کشورها اجازه داده میشود با استناد بر عناصر کلیدی و نفوذ دولتهای خود، به طور مستقیم با مخاطبان خارجی یعنی جامعه کشور مقابل ارتباط برقرار کند و در این راستا باید گفت استفاده از فرهنگ و به خدمت گرفتن ابزارهای فرهنگی در دیپلماسی در مقایسه با ابزارها و اهرمهای رایج دیگر در روابط بینالملل دارای مزایایی است.
در واقع دیپلماسی فرهنگی بیشتر به دنبال کشف، تعریف و ترویج ارزشها و منافع مشترک و جهان شمول و سپس، تأمین منافع ملی در چارچوب این ارزشها و منافع مشترک است که این ظرفیت را دارد تا منعطف و خلاقانهتر از دیپلماسی سنتی به اهداف خود دست پیدا کند و در این مسیر با سهولت بیشتری امکان نفوذ به لایههای مختلف جامعه مقابل را دارد و در نتیجه با نفوذ خود، قدرتآفرین نیز خواهد بود.
گزارش از بهار یوسفیان، خبرنگار ایمنا
کد خبر 749221